راز
برقی وزید
و فرو مرد...
تورا می شناختم از دیر باز
و می دانستم که رعد
از پی می آید همواره
و آسمان غرید...
تورا می شناختم از دیر باز
و می دانستم که باران
در خواهد گرفت ناگزیر
و ابرها گریستن گرفتند...
آسمان را می شناختم
و می دانستم
که مویه به پایان خواهد رسید
ابرها خواهند گریخت
و آفتاب
خواهد درخشید سرانجام
تو را می شناختم
و می دانستم
هنوز تیره ای
و می دانستم که ابرها
باز می آیند
و می دانستم، آه...
می دانستم
که نشناختم ات هنوز
از دیر باز
تاکنون...
آبان ماه 1371